دعاهای یهودیت
« ای خداوند عادل، راه خود را به من نشان ده و مرا هدايت نما تا دشمنانم نتوانند بر من چيره شوند. دهان ايشان لبريز از دروغ است و دلشان مملو از شرارت.
حـرفهـايشـان پر از تملـق و فـريب است و بـه مـرگ منتهـی می شود. ای خدا، تو آنها را محكوم کن و بگذار خود در دامهايشان گرفتار شوند!.»« ای خدا، تو مرا می بينی. تو رنج و غم مردم را می بينی و به داد آنها می رسی. تو اميد بيچارگان و مددکار يتيمان هستی. دست اين بدکاران را بشكن. آنها را به سزای اعمالشان برسان و به ظلم آنها پايان بده.»
« ای خداوند، اين تو بودی که مرا از رحم مادرم بدنيا آوردی. وقتی هنوز در آغوش مادرم بودم، تو از من مراقبت نمودی. از شكم مادرم، تو خدای من بوده ای. و مرا حفظ کرده ای. اکنون نيز مرا ترک مكن، زيرا خطر در کمين است و غير از تو کسی نيست که به داد من برسد.
دشمنانم مانند شیر مرا محاصره کرده اند. همچون شيران درنده دهان خود را باز کرده اند تا مرا بدرند. نیرویی در من نمانده است. تمام بندهای استخوانهايم از هم جدا شده اند.
دلم مانند موم آب می شود. گلويم همچون ظرف گلی خشک شده و زبانم به کامم چسبيده.
دشمنانم مانند سگ، دور مرا گرفته اند. مردم بدکار و شرور مرا احاطه نموده اند. دستهـا و پاهـای مرا سـوراخ کرده اند. از فـرط لاغـری تمـام استخـوانهايم ديده می شوند؛ بـدکاران بـر من چيره شده اند. رَخت مرا در ميان خود تقسيم کردند و بر ردای من قرعه انداختند.
ای خداوند، از من دور مشو؛ ای قوت من، به ياری من بشتاب. جانم را از دم شمشير برهان. جان عزيز مرا از دست بدکاران نجات ده. مرا از دهان اين شيران برهان؛ مرا از شاخهای اين گاوان وحشی نجات ده!»