و تبار اینان که کم و بیش هر کس که با کتاب و مطالعه و تاریخ سر و کار دارد تا حدودی با کار و حال اینان آشنایی دارد.
اما آنچه که از همه اینها مهمتر و شایان توجه بیشتر است یافتنجواب برای این سئوال است که:«فراماسونری در خدمت کدام کشور و حکومت و آلت فعل کدام نیروی استعماری است؟».
عموما این تشکیلات مرموز را آلت دست امپریالیسم انگلیس میدانستند و میدانند و گاه وسیله استثماری و استعماری فرانسه و لابد آمریکا نیز؛اما به دلائل و مدارک زیر؛فراماسونری قطعا از اذناب و وابستگان صهیونیسم بینالملل و در جهت منافع و مطامع آن است.البته این ادعا برای اولین بار نیست اما به هر حال توجه به این نکته میتواند راهگشای بسیاری از نقاط مبهم حرکات و رفتار این سازمان خطرناک در قرون اخیر تاریخ بشر باشد.تذکر این نکته هم به عنوان اعتذار از حوصله خواننده محترم لازم است که به دلیل اهمیت موضوع سعی میشود همه مواردی که تا کنون به دست آمده آورده شود تا معلوم گردد که فجایعی که صهیونیستها با نام فراماسونی انجام دادهاند تا چه اندازه و به چه عمق و ریشهداری است.
1-«در ضیافتی از فراماسونها در فرانسه در سال 1873 یک فراماسون یهودی به نام دلزاس نطقی ایراد کرد و در آن از هم مسلکان ایرانی خویش برای جامعه یهودیان ایران،مساعدت و همکاری و همراهی تقاضا نمود»این تقاضای یهودیان را از فراماسونهای ایران بدان جهت نقل کردیم که نشانه همبستگی دائمی و لاینفک صهیونیسمو فراماسونیسم است...به روی بسیاری از دیپلمهای فراماسونی،...کلمه«یهوه خدای جهودان»با زبان و خط و عبری نقش شده که این خود نمودار دیگری از بستگی یهودیان با فراماسونری میباشد.در ایران بستگی فراماسونیسم با صهیونیسم از بدو فعالیت این سازمان زیرزمینی وجود داشته و هم اکنون نیز دارد.کارگردانان فراماسونیسم،از یهودیان ایران و یا نودیانی که حسبالظاهر دین آباء و اجدادی خود را رها کردهاند،تشکیل میگردد و هماکنون نیز در لژهای وابسته به فرانسه و انگلیس در ایران یهودیان مهاجر به ایران و یهودیان ایرانی عضویت دارند».
2-«برخی از دیگر از ماسونها...معتقدند که سنگ اول بنای «فرقه ماسونی»در زمانی نهاده شد که سلیمان نبی به بنای معبد معروف خود موسوم به«هیکل سلیمان»اقدام نمود».که هیکل سلیمان و پادشاهی و نبوت حضرت سلیمان از مقدسات و نقاط حساساعتقادات یهودیان است.
3-«در بین دانشمندان و نویسندگانی که موفق به دریافت جایزه معروف«نوبل»شدهاند،شماره کسانی که عضو فراماسونی هستند به قدری زیاد است که این فکر به وجود آمده است که تا نویسنده و دانشمندی عضو فراماسونی نباشد موفق به دریافت جایزه نوبل نخواهد شد».این مطلب را مقایسه کنید با آمار زیر که چندین سال قبل تهیه شده است «مسیحیان با 1150 میلیون نفر جمعیت 209 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 5 میلیون مسیحی یک جایزه؛ کشورهای کمونیست و مذاهب چینی با 800 میلیون نفرجمعیت 8 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 100 میلیون نفر یک جایزه؛ مسلمانان با 600 میلیون نفر جمعیت 1 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 600 میلیون نفر یک جایزه؛ هندوها با 500 میلیون نفر جمعیت 2 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر 250 میلیون نفر یک جایزه؛ یهودیان با 15 میلیون نفر جمعیت 43 جایزه نوبل گرفتهاند یعنی هر یک میلیون یهودی 3 جایزه!» یعنی در حالی که در سطور قبل،شرط دریافت جایزه نوبل، فراماسون بودن ذکر شده بود؛با این آمار گویی یهودی بودن مهمترین شرط بردن جایزه نوبل است.از جمع این دو باید نتیجه گرفت که این جایزه،مخصوص یهودیان فراماسون و یا فراماسونهای یهودی است!
....................................................