4-«هیتلر و سربازان نازی همانطوری که با یهودیان دشمنی وکینه داشتند،با هر گونه افکار«انترناسیولیستی»اعم از کمونیسم یا فراماسونری مخالف بودند.مخالف نازیها با فراماسونها بیشتر از کمونیستها بود چون«این سازمان را آلت دست یهودیها میدانستند. هیتلریها،کلیه سازمانهای فراماسونی را در آلمان برچیدند و اعضاء آنها را یا اعدام کردند و یا به زندانهای طویل المدت انداختند.در دوران جنگ دوم جهانی هر جا قشون هیتلری وارد میشد،محو ماسونها را فراموش نمیکرد و محافل آنها را تعطیل مینمود ولی بعد از شکست آلمان و پایان جنگ دوم جهانی،فراماسونی فرانسه بار دیگر زنده شد»...........................-«گرچه افکار فراماسونری نوین بر پایه و اساس انترناسیونالیسم بنا نهاده شده و انترناسیونالیسم دشمن ناسیونالیسم و سنت و ترادیسیون است؛با اینحال«ماسون»ها چون از ارزش ترادیسیون و سنتها در جامعه به خوبی اطلاع دارند لذا ساختن«معبد سلیمان»و افسانههای یهودی و کلیمی را بر پایه و اساس تئوری و اندیشههای مسلک خود قرار دادهاند». یعنی از یک سو تخریب سنت و آداب و رسوم هر جامعه به اسم انترناسیونالیسم و از سوی دیگر تبلیغ و ترویج سنتها و رسوم یهودی در آن جامعه.
6-«فراماسونهای انگلیسی،رنگ آبی را برای نشانها و حمایل و علائم خود انتخاب کردند و به همین جهت تشکیلات آنها «فراماسونی آبی»نامیده میشود». رنگ آبی برای یهودیان صهیونیست هم مقدس است چنانکه پرچم اسرائیل بر روی زمینه سفید،یک ستاره داود و دو نوار به رنگ آبی دارد.
7-بر بالای محل جلوس استاد اعظم در داخل تالار لژ«مثلث مقدس»نقش شده که از پشت به وسیله برق روشن میشود و در وسط آن چند حرف عبری و یهودی نوشته شده است».
8-«به عقیده فراماسونری کنونی،کوروش که باعث آزادی یهودیان از اسارات بابلیها شد و معبد بزرگ را در اورشلیم ساخته است طبق تعلیمات درجات عالیه فراماسونی«ماسون اول»یعنی جزء سازندگان و بانیان معبد به شمار میرود.زیرا معبدی که او ساخته مطابق همان اسلوبی است که حضرت سلیمان بنا کرده است و به این جهت ماسونها او را هم«بنا»یا به اصطلاح امروزی«ماسون» میدانند».
9-«به طوریکه قبلا گفته شد،فراماسونری خود را یک سازمانجهانی میداند و اساس فعالیت خود را بر پایه تشکیل«حکومت جهانی»و نوعی«حکومت انترناسیونالیستی»که کمونیستها نیز بدان اعتقاد دارند،قرار داده است».
باید توجه داشت که در واقع این یهود است که با احساس برتری نژادی و قومی و با کوشش در جایگیری و تسلط بر منطقه فلسطین-که مرکز ادیان الهی،منطقه استراتژیکی و محل اتصال سه قاره،و مرکز عمده منابع نفت جهان است-خیال تأسیس حکومت جهانی دارد و الهام بخش فراماسونری و کمونیسم است.
10-«در سال 1723،دکتر اندرسن با کمک«تئوفیل دزاگولیه» قانون اساسی فراماسونری را نوشت و منتشر کرد...این قانون هم اکنون به بیش از 73 زبان متداول در جهان ترجمه شده و در دسترس اعضاء لژهاست...در مقدمه آن مینویسد:...قواعد مخصوصی که برای اعمال این هنر(بنایی)و توسعه آن به کار میرود زائیده علمهندسه است.این علم از آدم ابوالبشر به پسرانش مخصوصا به«قابیل» و«شیث»رسید.شیث پسر سوم آدم(پس از قابیل و هابیل)شهر «خنوخ»را به اسم پسرش بنا کرد.ظاهرا هابیل فرصت تکمیل معلومات را نیافت و سوابق ،(بنایی)وی درخشان نبود!در صورتیکه قابیل یک شهر ساخت و بنا(ماسون)عالیمقداری بود.سپس پیامبرانو ملت اسرائیل و شاه آنان سلیمان نبی،معماری(ماسونی)را توسعه دادند.» غیر از آمیختگی کامل این بینش فراماسونری با تاریخ بنیاسرائیل،ضمنا جالب است که اینان«قابیل»را معماری بزرگ و عالیمقدار میدانند در حالیکه میدانیم او به طمع و حسد،برادر خود هابیل را به ناحق کشت و جنگ قبیله هابیلیان با قابیلیان و خونخواهی و ثار مداوم تاریخ،هم از آن زمان و از آن واقعه شروع شد و تداوم یافت، و تا آخر الزمان نیز ادامه خواهد داشت.
پیغام مدیر سایت
مديريت سايت برادران ضد فراماسونري